۱۳۹۴ فروردین ۲۳, یکشنبه

آیا الله دست دارد؟






پرسش:

آیا صفات خبری که در قرآن آمده اند مانند دستهای خدا گشاده است(مائده/64)، دست خدا بالای دستهایشان است(فتح/10)، رنگ خدا بهترین رنگهاست(بقره/138) و ...، حاکی از جسمانیت خدا نیستند؟ چرا وقتي اسلام تا اين حد به بت پرستي نزديك است از مسيحيت و يهوديت انتقاد ميكند؟

پاسخ:

«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدُ»؛ بگو: خداوند، يكتا و يگانه است. خداوندى است كه همه نيازمندان قصد او مى ‏كنند. (هرگز) نزاد، و زاده نشد. و براى او هيچگاه شبيه و مانندى نبوده است.(1)

با سلام و درود

با توجه به این سوره شریفه «اخلاص» این اوصاف «الله» و خداوندی است که مسلمانان به آن معتقدند. چنین خدایی هیچ محدودیتی (جسمانی و ...)، هیچ نیازمندی، هیچ وابستگی، و ... ندارد.

این آیاتی هم که از قرآن کریم آورده اید، اصلا ارتباطی با ادعای اثبات بت پرستی و ... ندارد. هیچ مسلمانی هم نیست که با این آیات، بر اثبات شرک، استدلال بیاورد و برای خود اقامه دلیل کند و معتقد باشد خداوند شریکی دارد.

استفاده از تعابیر کنایی در ادبیات و دستور زبان های گوناگون، کاملا مطابق با قوانین رایج و متداول است و کسی آن را ممنوع ندانسته است.

پسر خدا دانستن مسیح، و...، از اموری است که مسیحیان بدان معتقدند. کشتی گرفتن یعقوب با خدا و ... هم استفاده از تعابیر کنایی نیست؛ چون خود طرفداران آن ها چنین نظری ندارند. لذا وقتی خودشان به صراحت معتقدند و به آن باور دارند، دلیلی ندارد که ما چشممان را ببندیم و غیر آن فکر کنیم.

با مراجعه ای گذرا به تورات و انجیل کنونی، دلائل و قرائن بسیاری می توان بر شرک و باورهای انحرافی یهود و نصاری یافت؛ لذا جای دفاع ندارد.

برخلاف قرآن کریم و تعالیم الهی اسلام. این نسبت ها از اصل و اساس، کاملا با اعتقاد مسلمانان و نیز با برداشت آنان از کلام الهی، تنافی دارد؛ لذا نمی توان چنین اموری را به قرآن و اسلام نسبت داد.

لذا استفاده از کنایه و تعابیر کنایی و استعاره ای، در هر زبانی می تواند باشد ولی با مراجعه به تورات و انجیل، روشن می شود که پسر خدا بودن و ...، تعبیر کنایی نیست بلکه جزو معتقدات آن ها است. در حالی که تعبیر آوردن در قرآن از دست خدا و ...، تعابیر کنایی و استعاره ای است و با مراجعه به قرآن و روایات و ...، هیچ قرینه و شاهدی یافت نمی شود که آن را حقیقی دانسته باشد.

به عنوان مثال در آیه «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» (2) واژه «کرسی» به نفوذ حكومت مطلقه و قدرت پروردگار در آسمان ها و زمين و نیز نفوذ علمى وسيع ‏او از اين جهان، اشاره دارد. به بیان دیگر حكومت و قدرت پروردگار همه آسمان ها و زمين را فرا گرفته و كرسى علم و دانش او به همه اين عوالم احاطه دارد و چيزى از قلمرو حكومت و نفوذ علمى او بيرون نيست.

این تفاسیر، مستندات روایی دارند و معصوم علیه السلام، این گونه تفسیر فرموده است.(3)

بنابر این، مراد این آیات، معنای ظاهری الفاظ آن نیست بلکه این عبارات کنایی و مجاز هستند، و آیات و روایات متعددی داریم که بیان می فرمایند معنای حقیقی مراد است و این الفاظ، مجاز و کنایه از آن معانی حقیقی هستند.

________

1.اخلاص، 1ـ4.
2.بقره، 255.
3. مجمع البيان في تفسير القرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏2، ص 628؛ تفسير نورالثقلين، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج 1، ص 259 ح 1036، و نیز ص 260 ح 1042.