۱۳۹۳ دی ۲۹, دوشنبه

زنده شدن پس از مرگ از دید قرآن








پرسش 1:

انسانی که بر اثر یک انفجار قوی پودر شده یا حتی بخار شده خدا بر اساس چه چیزی می خواهد بدن او را دوباره بازسازی کند؟

پاسخ:

با سلام و درود

خداوند نیازی ندارد به چیزی تا با وجود آن، انسان را مجددا زنده کند.

بطور قطع خدایی که انسان را از هیچ آفریده است، می تواند مجددا او را بازگرداند.

از طرفی، کسی هم که پودر و بخار شده است، بالاخره ذرات او هنوز در این عالم وجود، موجود است ـ ولو به صورت بخار یا پودر.

کسی که مرده و دفن شده، پس از مدتی می پوسد و بدنش جزیی از خاک می شود. ولی خداوند قادر است از همین ذرات خاک، مجددا همان انسان سابق را زنده کند.

به این آیات توجه فرمایید:

*«يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ إِنَّهُ عَلى‏ رَجْعِهِ لَقادِرٌ»؛ آبى كه از ميان پشت و سينه ‏ها خارج مى‏ شود! مسلّماً او [خدايى كه انسان را از چنين چيز پستى آفريد] مى ‏تواند او را بازگرداند.(1)

*«وَ قَالُواْ أَ ءِذَا كُنَّا عِظَامًا وَ رُفَاتًا أَ ءِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا قُلْ كُونُواْ حِجَارَةً أَوْ حَدِيدًا أَوْ خَلْقًا مِّمَّا يَكْبرُ فىِ صُدُورِكمُ‏ْ فَسَيَقُولُونَ مَن يُعِيدُنَا قُلِ الَّذِى فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ»؛ و گفتند: آيا هنگامى كه ما، استخوان هاى پوسيده و پراكنده‏ اى شديم، دگر بار آفرينش تازه‏ اى خواهيم يافت؟! بگو: شما سنگ باشيد يا آهن، يا هر مخلوقى كه در نظر شما، از آن هم سخت‏ تر است (و از حيات و زندگى دورتر مى ‏باشد، باز خدا قادر است شما را به زندگى مجدد بازگرداند). آن ها بزودى مى گويند: چه كسى ما را بازمى‏گرداند؟! بگو: همان كسى كه نخستين بار شما را آفريد.(2)

*«أَ يحْسَبُ الْانسَانُ أَلَّن نّجْمَعَ عِظَامَهُ بَلىَ‏ قَادِرِينَ عَلىَ أَن نُّسَوِّىَ بَنَانَهُ بَلْ يُرِيدُ الْانسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ»؛ آيا انسان مى ‏پندارد كه هرگز استخوان هاى او را جمع نخواهيم كرد؟! آرى قادريم كه (حتّى خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتّب كنيم! (انسان شك در معاد ندارد) بلكه او مى ‏خواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت) در تمام عمر گناه كند!(3)

*«... وَ انْظُرْ إِلى‏ حِمارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَيْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ»؛ ... ولى به الاغ خود نگاه كن (كه چگونه از هم متلاشى شده! اين زنده شدن تو پس از مرگ، هم براى اطمينان خاطر توست، و هم) براى اين كه تو را نشانه ‏اى براى مردم (در مورد معاد) قرار دهيم. (اكنون) به استخوان ها (ى مركب سوارى خود نگاه كن كه چگونه آن ها را برداشته، به هم پيوند مى ‏دهيم، و گوشت بر آن مى ‏پوشانيم!هنگامى كه (اين حقايق) بر او آشكار شد، گفت: مى ‏دانم خدا بر هر كارى توانا است.(4)



پرسش 2:
اصلا ما بر نمی گردیم. ما به عوالم درون می رویم یعنی بعد از مرگ به عالم های درونی تر (که مکانش در قفسه سینه ماست!) می رویم.

خدا شما را در بدن هایی که در ده ها بلکه صدها عالم درونی تر همین الآن موحود هست وارد می کند.

پاسخ:
چند نکته عرض می شود:

1. بر خلاف نظر شما، آیات بسیار زیادی از قرآن کریم، از بازگشت انسان برای حسابرسی خبر می دهند:

«وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ»؛ و از روزى بپرهيزيد (و بترسيد) كه در آن روز، شما را به سوى خدا باز مى ‏گردانند سپس به هر كس، آنچه انجام داده، به طور كامل باز پس داده مى ‏شود، و به آنها ستم نخواهد شد.(چون هر چه مى‏ بينند، نتايج اعمال خودشان است).(5)

«إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَميعاً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعيدُهُ لِيَجْزِيَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ بِالْقِسْطِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَميمٍ وَ عَذابٌ أَليمٌ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ»؛ بازگشت همه شما بسوى اوست! خداوند وعده حقّى فرموده او آفرينش را آغاز مى ‏كند، سپس آن را باز مى ‏گرداند، تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده ‏اند، بعدالت جزا دهد و براى كسانى كه كافر شدند، نوشيدنى از مايع سوزان است و عذابى دردناك، بخاطر آنكه كفر مى ‏ورزيدند!(6)

2. پس از مرگ، بدن می پوسد و از بین می رود، پس چگونه دو باره به عالمی در درون قفسه سینه می رویم؟!!!

3. عالم درونی و ... چیست؟ این مطالب نیاز به مستندات نقلی (قرآنی و روایی) دارد.

جهان پس از مرگ، از درک و فهم عقل بشری بیرون است و تنها آگاهان از آن می توانند خبر از آن بدهند.



پرسش 3:

مطالبی از استاد جوادی آملی شنیدم که ایشان فرمودند عالم آخرت و صور اخروی اعمال ما در یک مکان (فرضی) که همان قلب ماست محقق می شود.

پاسخ:

منظور از قلب، قلب صنوبری که در قفسه سینه است، نیست؛ بلکه حقیقت ملکوتی آن منظور است.

همه مظاهر این دنیا، ملکوت دارند. ما نیز یک وجود داریم ولی در چند عالم حضور داریم منتهی اکنون نفس و روح ما که در عالم مُلک است، محدود است و فقط با عالم ماده کار می کند. پس از مرگ، وجود مادی و مُلکی ما از بین می رود و از عالم ماده و این محدودیت، آزاد می شویم و به عالم بالاتر (عالم مثال) می رویم. و با برپایی قیامت وارد ملکوت اخروی می شویم که آن آزادتر از عوالم قبل است.

لذا مراد از این قلب و درون، قلب صنوبری در قفسه سینه نیست.



پرسش 4:
پس چرا وقتی مرتکب گناه می شویم دلمان تنگ می شود یا وقتی کار خیری می کنیم احساس کشایش در دلمان داریم؟

پاسخ:

درک احساسات و عواطف و ...، از حالات نفس و روح است.

این که در حالت شادی، فلان سلول های قلب چنین و چنان می شود، و یا در حالت غم، فلان ماده ترشح می شود و ... همه مربوط به جسم است و این جنبه ابزاری است یعنی قلب ابزاری برای این حالت است، و الا احساسات و عواطف و ... غیر مادی هستند و از حالات نفس می باشند.

بنابر این، قلب یا مغز ابزار درک عواطف و احساسات هستند، نه این که همین قلب صنوبری که در قفسه سینه است و یا همین مغزی که در جمجمه قرار دارد، نیز حالت شاد و یا غمگین به خود می گیرند.



پرسش 5:

در روایتی از پیامبر گرامی (ص) می‌ خواندم که فرشته مرگ را ایشان دیده ‌اند که به یک لوح درخشان، نگاه می ‌کرده و نگاه از آن بر نمی ‌گرفته، و بوسیله او مردم را می ‌میرانده! این چگونه است؟

پاسخ:

دو مطلب عرض می شود:

مطلب اول: کیفیت قبض روح مؤمن و غیر مؤمن، متفاوت است:

«فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ»؛ حال آنها چگونه خواهد بود هنگامى كه فرشتگان (مرگ) بر صورت و پشت آنان مى ‏زنند و جانشان را مى ‏گيرند؟!(7)

«الَّذينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»؛ همانها كه فرشتگان (مرگ) روحشان را مى ‏گيرند در حالى كه پاك و پاكيزه ‏اند به آنها مى ‏گويند: سلام بر شما! وارد بهشت شويد به خاطر اعمالى كه انجام مى ‏داديد!(8)

مطلب دوم: هنگام مرگ، روح بطور کامل از بدن جدا می شود:

«اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حينَ مَوْتِها»؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى‏كند.(9)

«قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ»؛ بگو: فرشته مرگ كه بر شما مأمور شده، (روح) شما را مى ‏گيرد سپس شما را بسوى پروردگارتان باز مى ‏گردانند.(10)

«توفّى» از باب تفعّل به معناى اخذ به طور تمام و كمال است. از اين جا است كه به مرگ وفات گفته شده كه روح انسان بطور کامل گرفته می شود.(11)

بنابر این:

بطور مسلم، کیفیت قبض روح فرد مؤمن و غیر مؤمن، متفاوت است. از طرفی موقع رسیدن مرگ، روح از بدن بطور کامل گرفته می شود تا برای حسابرسی مجددا به بدن برگردانده شود. لذا این بدن مادی از بین می رود و در مراحل بعدی سیر روح در عوالم دیگر ـ تا قبل از برپایی قیامت ـ همراه روح نیست.


_____________

1.     طارق، 7 و 8.
2.     اسراء، 49 – 51.
3.     قیامه، 3 – 5.
4.     بقره، 259.
5.     بقره، 281.
6.     یونس، 4.
7.     محمد، 27.
8.     نحل، 32.
9.     زمر، 42.
10. سجده، 11.
11. قاموس قرآن، ج ‏7، ص 230.



وجود بهشت و جهنم از نگاه علم

پرسش:
آیا جهنم و بهشت از لحاظ علمی ثابت شده است؟

پاسخ:

با سلام و درود

علم بشر محدود است و نمی توان هر آن چه با علم تجربی قابل اثبات نبود را نفی کرد.

قرار نیست همه چیز را بدون وحی بتوانیم اثبات کنیم. اصلا وحی آمده است تا چیزهایی که با عقل نمی توان اثبات کرد را بگوید.

به بیان دیگر؛ علم و دانش فقط آن چیزی نیست که از طریق تجربه (علم تجربی) به دست می آید. بلکه شهود، وحی بعد از ایمان، و نقل هم می تواند برای انسان ایجاد علم کند.

قرآن کریم در آیات متعدد، به اصل بهشت و جهنم اشاره نموده است. افزون بر آن، بنابر نظر مشهور دانشمندان اسلامی، و با استدلال به آیات و روایات، بهشت و جهنم اکنون موجود هستند.

برخی آیاتی که در این زمینه بدان ها استناد شده عبارتند از:

ـ «وَ لَقَدْ رَءَاهُ نَزْلَةً أُخْرَى‏ عِندَ سِدْرَةِ المُنتَهَى‏ عِندَهَا جَنَّةُ المَأْوَى»؛ و بار ديگر نيز او را مشاهده كرد، نزد «سدرة المنتهى»، كه «جنت المأوى» در آن جا است.(1)

ـ «هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتىِ يُكَذِّبُ بهَا المُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنهَا وَ بَينْ‏َ حَمِيمٍ ءَانٍ»؛ اين همان دوزخى است كه مجرمان آن را انكار مى‏ كردند. امروز در ميان آن و آب سوزان در رفت و آمدند.(2)

ـ «وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقين‏»؛ و شتاب كنيد براى رسيدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتى كه وسعت آن، آسمان ها و زمين است و براى پرهيزگاران آماده شده است.(3)

ـ «سابِقُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِه‏»؛ به پيش تازيد براى رسيدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتى كه پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمين است و براى كسانى كه به خدا و رسولانش ايمان آورده‏ اند آماده شده است.(4)

ـ «فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتي‏ وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرينَ»؛ از آتشى بترسيد كه هيزم آن، بدنهاى مردم (گنهكار) و سنگها [بتها] است، و براى كافران، آماده شده است.(5)

ـ «يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرينَ»؛ آنان با عجله از تو عذاب مى‏ طلبند، در حالى كه جهنم به كافران احاطه دارد.(6)

ـ «إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِى نَعِيمٍ وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِى جَحِيمٍ يَصْلَوْنهَا يَوْمَ الدِّينِ وَ مَا هُمْ عَنهَا بِغَائبِينَ»؛ به يقين نيكان در نعمتى فراوانند. و بدكاران در دوزخند، روز جزا وارد آن مى‏ شوند و مى ‏سوزند، و آنان هرگز از آن غايب و دور نيستند.(7)

ـ «كلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَترَوُنَّ الجَحِيمَ ثُمَّ لَترَوُنهَّا عَينْ‏َ الْيَقِينِ»؛ چنان نيست كه شما خيال مى ‏كنيد اگر شما علم اليقين (به آخرت) داشتيد (افزون طلبى شما را از خدا غافل نمى ‏كرد)، قطعاً شما جهنّم را خواهيد ديد. سپس (با ورود در آن) آن را به عين اليقين خواهيد ديد.(8)

نکته:

در مورد کیفیت و چگونگی بهشت و جهنم و ... نیز بایستی به قرآن و روایات مراجعه نمود و الا با دانش و علم بشری نمی توان در این زمینه به آگاهی رسید.

_________________

1.     نجم، 13 ـ 15.
2.     الرحمن، 43 و 44.
3.     آل عمران، 133.
4.     حدید، 21.
5.     بقره، 24.
6.     عنکبوت، 54.
7.     انفطار، 13 ـ 16.
8.     تکاثر، 5 ـ 7.