۱۳۹۴ فروردین ۲۳, یکشنبه

منتقم بودن الله





پرسش1:

در آیه 160 سوره نسا می فرماید: بخاطر ظلمی که از یهود صادر شد و بخاطر جلوگیری بسیار انها از راه خدا، بخشی از چیزهای پاکیزه را که بر انها حلال بود حرام کردیم.
حال سوال این است: آیا خداوند انتقام می گیرد؟

پاسخ:

«فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا»؛ بخاطر ظلمى كه از يهود صادر شد، و (نيز) بخاطر جلوگيرى بسيار آنها از راه خدا، بخشى از چيزهاى پاكيزه را كه بر آنها حلال بود، حرام كرديم.(1)

با سلام و درود

این که خداوند انتقام گیرنده و صاحب انتقام است، بله همین طور است:

«وَ اللَّهُ عَزيزٌ ذُو انْتِقامٍ»؛ و خداوند (براى كيفرِ بدكاران و كافران لجوج،) توانا و صاحب انتقام است.‏(2)

ولی باید توجه داشت که از نظر لغوی انتقام، انکار کار بد است که یکی از مصادیق آن انکار، مجازات کردن بدکاران است.(3)

توجه: مراد از انتقام در عرف امروز با معنای انتقام گرفتن خداوند، فرق دارد.

امروزه در مواردی که در اثر خلافکاری یا اشتباه، ضرری از کسی به دیگری وارد شود، آن شخص متضرر، به خاطر گذشت نداشتن و بدون توجه به مصلحت عفو و بخشش، اقدام به عمل متقابل می کند تا با وارد کردن ضرر به طرف مقابل، غضب و خشم خود را فرو نشانده و موجب آرام شدن دل شود، و این ناشی از تأثر خاطر از حالات روانى و خود كم بينى است.
اين قطعا پسنديده ‏نيست زيرا انسان در بسيارى از موارد بايد عفو و گذشت را بر مقابله به مثل مقدم بدارد؛ در ثانی اعمال بندگان هیچ ضرری برای خداوند متعال ندارد تا خداوند بخواهد در صدد ضرر متقابل بر آید؛ شأن خداوند اجلّ از این است.

ولى انتقام، در اصطلاح قرآنی، به معنى كيفر دادن گناهكار و مجازات بدکار، در برابر گناه و كارهاى زشت و بديهايش، متناسب و بر طبق گناه و عمل بدش است.(4)

ضمنا روشن است كه مجازات گناهكاران ظالم و ستمگر، نه تنها كار پسنديده ‏اى است بلكه چشم پوشی كردن از آنها، مخالف عدالت و حكمت است.

در این آیه شریفه (5) نیز بنی اسرائیل با آن همه آیات و معجزاتی که دیدند، ادامه دادن بر بهانه جویی و بیراهه رفتن، ظلم و ستمی بزرگ بود که خداوند متعال به کیفر این گناهشان، برخی خوراکی هایی که بر آن ها حلال بود را بر آن ها حرام کرد.



پرسش2:

از اینکه چیزهایی که بر آنها حلال بوده حرام کردیم، به نظر می رسد خدا یک مجازات احساسی در نظر می گیرد و انتقام می گیرد . حال این چگونه با ذات خدا سازگار هست ؟

پاسخ:

گرفتن یکسری نعمت ها و محروم کردن از آن ها، خودش یک نوع تنبیه است.

البته توجه داشته باشید که این محروم کردن، محروم کردن از ضروریات و نیازهای لازم و ضروری غذایی نبوده است ولی در هر صورت محدودیت و محرومیت در آن بوده است؛ مانند همان داستان گاو بنی اسرائیل که بر اثر ظلمی که مرتکب شده بودند، خداوند بر آن ها سخت گیری فرمود و گاو خاصی را با ویژگی های خاص، برای آن ها تعیین فرمود. این هم به نوعی محدودیت و در فشار قرار دادن آن ها بود.

در این جا نیز بنابر نظر مشهور مفسران، آن چه بر آن ها حلال بود و سپس حرام شد، همان است که در آیه ذیل اشاره شده است:

  «وَ عَلَى الَّذينَ هادُوا حَرَّمْنا كُلَّ ذي ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما إِلاَّ ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما أَوِ الْحَوايا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ»؛ و بر يهوديان، هر حيوان ناخن ‏دار [حيواناتى كه سم يكپارچه دارند] را حرام كرديم و از گاو و گوسفند، پيه و چربيشان را بر آنان تحريم نموديم مگر چربيهايى كه بر پشت آنها قرار دارد، و يا در دو طرف پهلو ها، و يا آنها كه با استخوان آميخته است اين را بخاطر ستمى كه مى‏ كردند به آنها كيفر داديم و ما راست مى ‏گوييم.(6)



پرسش3:

بیشتر طریق اعمال مجازات است مد نظرم است، چرا خداوند این طریقه اعمال مجازات که شبهه احساسی بودن دارد را مطرح می کند؟

پاسخ:

چه بسا خوراکی ها برای بنی اسرائیل از اهمیت زیادی برخوردار بوده، و ایجاد محدودیت برای آن ها در این زمینه، تاثیر گذارتر بوده است، لذا خداوند این روش را انتخاب فرموده است.

و چه بسا مصلحت آن ها در این بوده که آن غذاها برایشان حلال باشند و حلال هم بوده اند، ولی آن ها با ارتکاب معاصی و نافرمانی، موجب شدند که آن مصلحت از بین برود و لذا بر آن ها حرام شد.

و چه بسا رباخواری و نیز رشوه خواری (اکل مال به باطل)، که در آیه بعد تصریح شده اند، از جرم های عمده آن ها بوده اند، یعنی آن ها حرام خدا را بر خود حلال کرده بودند، لذا به همین مناسبت خداوند متعال نیز برای جریمه نمودن آن ها، برخی چیزها که بر آن ها حلال بود را حرام فرمود.

________________

1. نساء، 160.
2. آل عمران، 4.
3.ر.ک: المفردات في غريب القرآن، ص 822، واژه نقم؛ قاموس قرآن، ج ‏7، ص 105.
4.ر.ک: مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏2، ص 697؛ ترجمه الميزان، ج ‏3، ص 12؛ تفسير نمونه، ج ‏2، ص 421.
5.نساء، 160.
6.انعام، 146.