۱۳۹۴ شهریور ۲۸, شنبه

دین پیرزنها



باید گفت این جمله حتی اگر از معصوم سلام الله علیه هم نقل نشده باشد، اما در پس آن حکایتی آگاه کننده با چند روایت مختلف وجود دارد که یکی از محورهای آن مربوط به داستان ملاقات رسول خدا صلوات الله علیه با پیرزن نخ ریس است که در پاسخ به سخن پیامبر که خدا را چگونه شناختی،به شکل ساده خالق هستی را اثبات کردند و این بهانه ای شد تا رسول خدا صلوات الله علیه آن جمله معروف را بر زبان آورد که "علیکم بدین العجایز" یعنی به مثل این پیرزن فطرتی پاک و ساده داشته باشید و چون او خدای جهان را بشناسید.به هر حال مهم این است که دل های پاک خدا را می شناسند و بردن نام "پیرزن" جنبه نمادین دارد. اما در واقع توجه اصلی جمله منتسب به روایت، ناظر به فطرت های پاک است.

اما اگر این بیان واقعا از پیامبر صلوات الله علیه باشد، یک تفسیر مورد قبول بیشتر ندارد یعنی این که مباحث خدا شناسی را با فطرتی پاک و قلبی سلیم بپذیریم و در مسایلی که مربوط به ذات الهی است یعنی جایی که "عقل ما به آن قد نمی دهد" وارد نشویم.

همانطور که بیان شد این مسئله چند گونه روایت شده است.

1. علامه مجلسی رحمت الله علیه در کتاب بحار الانوار توضیح مفصلی دارند و در جواب کسانی که خواستند از این جمله استفاده کرده اشخاص را از هرگونه ورود به مسایل خدا شناسی و مباحثات پیرامون آن نهی کنند، مطالبی را بیان کردند که خلاصه ترجمه آن چنین است:

ایشان نوشته است،بعضی ها بر پرهیز از هر گونه اظهار "نظر"(تفکر) در باره امور اعتقادی به آیه شریفه " ما يُجادِلُ فِي آياتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا "(1) یعنی جز کافران در آیات خدا جدال نمی کنند،احتجاج و این گونه استدلال کرده اند که باز شدن باب "نظر" یعنی ورود به پرسش های عقیدتی موجب می شود مسیر جدال و مرافعات بیهوده باز شود که حرام است. علاوه پیامبر صلوات الله علیه می دیدند که اصحاب شان در باره مسئله "قدر" سخن می گویند، پس ایشان را از ورود به این موضوع باز داشته فرمودند: آگاه باشید کسانی که قبل از شما وارد این مسئله "قدر" شدند، به هلاکت رسیدند. و نیز این جمله را اضافه کردند "علیکم بدین العجایز" یعنی بر شما باد چون پیرزنان متدین باشید! یعنی درمسایل خدا شناسی فطرت خود را میزبان کنید و خدای متعال را با دل ببینید و از هر گونه کنج کاوی پرهیز کنید.

البته علامه مجلسی در ادامه ضمن تایید این نکته توضیح می دهند که چنین نهی ای مختص همین مسئله یا مسایل مشابه است. و گرنه در کتاب خدا اگر آیه آیاتی وجود دارد که از جدال به باطل نهی کرده، آیاتی هم وجود دارد که امر به جدال احسن و تفکر در احوال خلقت کرده است.

علامه مجلسی در ادامه توجه داده است، موضوعی که پیامبر خدا و معصومین سلام الله علیهم اجمعین از آن پرهیز داده اند، مربوط به مسئله ای است که سر انجامی ندارد و بر حیرت انسان می افزاید. پس نهی ایشان از ورود به مسئله "قدر" به این دلیل است که "قدر" امری است پنهانی چون دریایی عمیق که نمی توان بر حقایق آن دست یافت. علاوه هیچ غواص ماهری هم نمی تواند به عمق آن برسد. از این جهت معصومین سلام الله علیهم اجمعین به پیروان خود فرمودند که فکر و "نظر" را از ورود به این گونه موضوعات باز دارید.زیرا علاوه بر این که به سرانجامی نخواهید رسید،به انحراف نیز کشیده خواهید شد. پس به مثل چنین مسایلی را باید به خدا سپرد. چون این گونه موضوعات از اصول اعتقادی ای نیست که اعتقاد و پژوهش در باره آن واجب باشد. در نتیجه جمله معروف "علیکم بدین العجایز" می تواند پشت بند این ماجرا باشد. (2)

2.در بعضی از تفاسیر به بهانه این جمله نوشته شده است:

از پير زنى در باره اثبات وجود خدا جويا شدند، او گفت: اين چرخ (پشم و پنبه ريسى) من خدا را ثابت مي كند. زيرا اگر من آن را حركت دهم، متحرك مي شود و اگر آن را حركت ندهم از حركت می ‏افتد (پس چگونه مي شود اين چرخ و فلك با اين عظمت بدون مدير و محرك باشد!) بدين لحاظ است كه در حديث گفته شده: "عليكم بدين العجائز"يعنى بر شما لازم است كه طريق خدا شناسى را از پير زنان بياموزيد(3) در این تفسیر جمله معروف حدیث نامیده شده است.

3.شهید مطهری نیز در این باره نوشته است :
"
حديث بودن اين جمله مسلّم نيست و گفته‏ اند كلام سفيان ثورى فقيه و صوفى معروف عامى است. گويند عمرو بن عبيد معتزلى درباره عقيده معروف معتزله درباره "منزلة بين المنزلتين" سخن مى ‏گفت، پير زنى با تلاوت يك آيه قرآن به او جواب داد، سفيان ثورى كه حاضر [در] جلسه بود گفت: "عليكم بدين العجائز"به علاوه كسانى كه اين جمله را به صورت حديث نقل كرده‏ اند داستانى نيز نقل كرده ‏اند ....كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با اصحاب خويش بر پير زنى گذشت كه با چرخ دستى نخ ريسى می ‏كرد، از او پرسيد خدا را به چه دليل شناختى؟ پير زن دستش را كه به دسته چرخ بود و چرخ را به سرعت می ‏گرداند از دسته چرخ برداشت و طبعا چرخ پس از چند لحظه متوقف شد، پير زن گفت: به اين دليل؛ هم چنان که اين چرخ را دستى مى‏ بايد كه آن را به گردش آورد، چرخ عظيم جهان را نيز كه همواره در گردش است، دستى مقتدر می ‏گرداند. در اين وقت بود كه رسول اكرم صلوات الله علیه فرمود: "عليكم بدين العجائز".
بنابراين نقل، آن پير زن برهان محرك اول ارسطويى را با فطرت صاف و زبان‏ ساده خود بيان كرده است و به وجهى همان راه ابراهيمى(حضرت ابراهیم پبامبر علیه السلام) را رفته كه:

"فلمّا جنّ عليه اللّيل رأى كوكبا قال هذا ربّى، فلمّا افل قال لا احبّ الافلين، فلمّا رأى القمر بازغا قال هذا ربّى، فلمّا افل قال لئن لم يهدنى ربّى لاكوننّ من القوم الضّالّين، فلمّا رأى الشّمس بازغة قال هذا ربّى هذا اكبر، فلمّا افلت قال يا قوم انّى برى‏ء ممّا تشركون، انّى وجّهت وجهى للّذى فطر السّموات و الارض حنيفا و ما انا من المشركين"سوره انعام، آیات 76 تا 79. (4)

پی نوشت ها:
1. سوره غافر، آیه 4
2. برای دست یابی به این مطلب رجوع شود به علامه مجلسی محمد باقر بحارالانوار تهران انتشارات اسلامیه چاپ مکرر،ج 66 ص 136
3.نجفی خمینی محمد جواد، تفسير آسان،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1398 قمری،چاپ اول، ج‏1، ص 59
4. مطهری مرتضی، مجموعه ‏آثار، ج‏6، ص 890