۱۳۹۳ بهمن ۲۱, سه‌شنبه

برزخ در کجای قرآن آمده است؟




پرسش:

در كجاي قرآن به حيات برزخي قبل از قيامت اشاره شده است؟

پاسخ:

با سلام و درود

برزخ در لغت به معنای واسطه و حائل میان دو چیز است (1)؛ اما در اصطلاح، منظور از برزخ، جهانى است که میان دنیا و عالم آخرت قرار دارد؛ یعنى هنگامى که روح از بدن جدا مى شود، پیش از آن که بار دیگر در قیامت به بدن اصلى باز گردد، در عالمى که میان این دو عالم است و برزخ نامیده مى شود قرار خواهد داشت.

دلیل عمده بر اثبات برزخ، دلایل نقلى و آیات و روایات است.

قرآن کریم با این که بحث زیادى در مورد برزخ ندارد، ولى در برخی آیات تعبیرات صریح و روشنى در این زمینه بیان فرموده که مى تواند اصول کلى مربوط به جهان برزخ را روشن سازد.

در این آیات به زندگی پس از مرگ و آرزوی بازگشت، متنعم بودن و یا معذب بودن، زنده بودن و حیات داشتن، بهشت و جهنم و ... اشاره دارد، در حالی که هنوز زمان حسابرسی اصلی و قیامت و بهشت و جهنم فرا نرسیده است؛ لذا مراد از این ها، همان عالم برزخ است.

در ادامه به این آیات اشاره می شود:

«حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحاً فِیمَا تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ»؛ (آنها هم چنان به راه غلط خود ادامه مى ‏دهند) تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرارسد، مى ‏گويد: «پروردگار من! مرا بازگردانيد! شايد در آنچه ترك كردم (و كوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم!» (ولى به او مى ‏گويند:) چنين نيست! اين سخنى است كه او به زبان مى‏ گويد (و اگر بازگردد، كارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند!(2)

«وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ»؛ (اى پيامبر!) هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زنده ‏اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى ‏شوند. آنها به خاطر نعمتهاى فراوانى كه خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است، خوشحالند و به خاطر كسانى كه هنوز به آنها ملحق نشده ‏اند [مجاهدان و شهيدان آينده‏]، خوشوقتند (زيرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان مى‏ بينند و مى ‏دانند) كه نه ترسى بر آنهاست، و نه غمى خواهند داشت.(3)

«وَلاَ تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَکِنْ لاَّ تَشْعُرُونَ»؛ و به آنها كه در راه خدا كشته مى ‏شوند، مرده نگوييد! بلكه آنان زنده ‏اند، ولى شما نمى ‏فهميد!(4)

«النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا غُدُوّاً وَعَشِیّاً وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ وَإِذْ یَتَحَاجُّونَ فِی النَّارِ فَیَقُولُ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُّغْنُونَ عَنَّا نَصِیباً مِّنْ النَّارِ»؛ عذاب آنها آتش است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مى ‏شوند و روزى كه قيامت برپا شود (مى ‏فرمايد:) «آل فرعون را در سخت ‏ترين عذابها وارد كنيد!» به خاطر بياور هنگامى را كه در آتش دوزخ با هم محاجّه مى ‏كنند ضعيفان به مستكبران مى ‏گويند: ما پيرو شما بوديم، آيا شما (امروز) سهمى از آتش را بجاى ما پذيرا مى ‏شويد.(5)

«مِّمَّا خَطِیئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَاراً فَلَمْ یَجِدُوا لَهُمْ مِّنْ دُونِ اللهِ أَنْصَاراً»؛ (آرى، سرانجام) همگى به خاطر گناهانشان غرق شدند و در آتش دوزخ وارد گشتند، و جز خدا ياورانى براى خود نيافتند!(6)

«قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنْ الْمُکْرَمِینَ»؛ (سرانجام او را شهيد كردند و) به او گفته شد: «وارد بهشت شو!» گفت: «اى كاش قوم من مى ‏دانستند كه پروردگارم مرا آمرزيده و از گرامى ‏داشتگان قرار داده است!»(7)

«وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَیْرَ سَاعَة کَذَلِکَ کَانُوا یُؤْفَکُونَ»؛ و روزى كه قيامت برپا شود، مجرمان سوگند ياد مى‏ كنند كه جز ساعتى (در عالم برزخ) درنگ نكردند! اين چنين از درك حقيقت بازگردانده مى‏ شوند.(8)

«قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَأَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوج مِّنْ سَبِیل»؛ آنها مى‏ گويند: «پروردگارا! ما را دو بار ميراندى و دو بار زنده كردى اكنون به گناهان خود معترفيم آيا راهى براى خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد؟»(9)

  نکته: ممکن کسی بگوید برخی آیات فاصله مرگ تا قیامت را نصف روز و یا ساعتی بیش نمی دانند و حتی این فاصله تعبیر به خواب شده است لذا این آیات با وجود برزخ منافات دارند؛ که در پاسخ به ایشان باید گفت برخی از آیات، بیانگر کوتاهی و زودگذر بودن دنیا در برابر قیامت است و این به معنای نفی برزخ نیست؛ زیرا این دو، دو مطلب مستقل و جدای از هم هستند.

و اما آیاتی مانند آیه ای که در باره عزیر است: «... قالَ أَنَّى يُحْيي‏ هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ... فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ»؛ گفت: «چگونه خدا اينها را پس از مرگ، زنده مى ‏كند؟!» (در اين هنگام،) خدا او را يكصد سال ميراند سپس زنده كرد ... هنگامى كه (اين حقايق) بر او آشكار شد، گفت: «مى ‏دانم خدا بر هر كارى توانا است»(10)، این آیه همان طور که پیدا است، ناظر به مرگ و حیات مجدد است، نه در باره برزخ؛ لذا اصلا این آیه شریفه در مقام بیان یا رد برزخ نیست، بلکه در مقام چگونگی زنده کردن مردگان است.


___________

11.     المفردات في غريب القرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ص 118؛ قاموس قرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏1، ص 181.
22.     مؤمنون، 99 و 100.
33.     آل عمران، 169 و 170.
44.     بقره، 154.
55.     غافر، 46 و 47.
66.     نوح، 25.
76.     یس، 26 و 27.
88.     روم، 55.
99.     غافر، 11.
100. بقره، 259.