پرسش:
در رابطه به علم امام اشاراتی هست که عالم به علوم
گذشته و آینده هستند و در واقع گنجینه های علم خداوند بعد از پیامبر اکرم(ص) ،امامان(ع)
میباشند . در رابطه با قرآن چگونه این امر ثابت میشود که پیامبر(ص) و امام(ع) داراری
علم غیب اند ؟ آیه 50 سوره انعام پیامبر داشتن علم غیب را نفی میکنند
آیات انعام 59 هود 31 و یونس 20 هم به این مسئله اشاره دارد
که پیامبر علم غیب ندارند ؟ آیا این با روایات درباره علم امام(ع) در تضاد نیست ؟
پاسخ:
در آيه 50 سوره مباركه انعام آمده است :
قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدي خَزائِنُ اللّهِ وَ لا أَعْلَمُ
الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّ ما يُوحي إِلَيَّ
قُلْ هَلْ يَسْتَوِي اْلأَعْمي وَ الْبَصيرُ أَ فَلا تَتَفَكَّرُونَ
در جريان نفي رسالت نبي اكرم صلي الله عليه و آله توسط مشركين
حجاز ، آنها معتقد بودند كه رسول الهي بايد فرشته باشد و زماني كه فرشته شد ، هم علم
فراواني دارد و هم قدرت فراواني .
خداوند در مقام تصحيح اين سوءتفاهم به رسول گرامي اش مي فرمايد
به آنها بگو فرشته بودن ملازم رسالت الهي نيست و هيچ كس چه بشر چه فرشته ذاتا مالك
قدرت و علم الهي نيست .
استاد جوادي آملي اين استدلال را ذيل آيه 50 سوره مباركه اسزراء
چنين بيان مي كنند:
"ذات اقدس الهي
به صورت قياس استثنايي برهان اقامه ميكند ميفرمايد: ﴿قُلْ لَوْ كانَ فِي اْلأَرْضِ
مَلائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنا عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ مَلَكًا
رَسُولاً﴾ اگر در زمين فرشتهها زندگي ميكردند ما براي آنها رسولي از سنخ آنها ميفرستاديم
چون در زمين فرشته زندگي نميكند انسان زندگي ميكند بايد رسولي از سنخ آنها اعزام
بكنيم...آنها فرشته بودن را شرط رسالت ميدانستند و يا بشر بودن را مانع رسالت ميپنداشتند
ميگفتند نحوه وجود رسول بايد فرشته باشد اگر فرشته شد معتقد بودند كه فرشتهها قدرتهاي
فراواني دارند علم غيب دارند ذات اقدس الهي در پاسخ اين توهمات يا خواستهها آن تلازم
را اولاً نفي كرد فرمود به اينكه هيچ تلازمي بين رسالت و فرشته بودن نيست نه فرشته
بودن شرط است و نه بشر بودن مانع پس يك بشر ميتواند به مقام رسالت برسد و هيچ موجودي
چه بشر و چه فرشته مالك خزائن الهي نيست و هيچ موجودي چه بشر و چه فرشته ذاتاً عالم
غيب نيست حالا برفرض فرشته رسول شد و رسول شما فرشته شد مگر فرشتگان ذاتاً خزائن الهي
به دست آنهاست مگر فرشتهها ذاتاً عالم به غيباند...لازمهٴ رسالت فرشته بودن نيست
انسان ميتواند رسول بشود درباره قدرت و همچنين درباره علم آنكه رسول است در بحثهاي
قدرتي تابع خداست و در بحثهاي علم غيب هم تابع خداست اگر وحيي آمده است برابر وحي بتواند
كاري را انجام بدهد ميكند چه اينكه از اين كارهاي قدرتمندانه زياد كردند و اگر مطلب
علمي از راه وحي به اينها تعليم شده است عالم ميشوند پس در بخش سنخي وجود و نحوهٴ
وجود انساناند و در مسئله قدرت و علم تابع وحياند هيچ مطلبي را نميانديشند مگر به
وحي هيچ كاري را نميكنند مگر به وحي..."(1)
بنابراين آنچه در قرآن كريم از لسان انبياء عليهم السلام و نبي
اكرم صلي الله عليه و آله و سلم بيان شده است كه من غيب نمي دانم ، علم ذاتي و استقلالي
نسبت به غيب است بلكه انبياء عليهم السلام آنچه به وحي به ايشان مي رسد را مي دانند
و غيب دان ذاتي و مستقل نيستند مگر به خواست خداوند و وحي الهي.
(1)- ر.ك: بنياد
بين المللي علوم وحياني اسراء ، سوره مباركه انعام ، جلسه 42