۱۳۹۳ دی ۲, سه‌شنبه

اگر پیامبران و ائمه معصوم بودند، چرا استغفار می کردند؟






مرحوم آيت الله بهجت رحمة الله عليه :
در مورد اينكه پيامبر و ائمه عليهم السلام استغفارهايي داشته اند - كه شايد براي بعضي افراد سئوال بر انگيز و مايه ترديد در باورهايشان شود – من معتقدم كه استغفار ، اعم از رفع و دفع است، يعني ما استغفار مي كنيم براي رفع گناه و پاك شدن از آنها، اما معصومين عليهم السلام استغفار مي كردند جهت دفع گناه قبل از ارتكاب، يعني ائمه عليهم السلام اگر چه مقامي عالي دارند و به تعبير منقول و فراز دعاي ماه رجب "لا فرق بينك و بينهم الا انهم عبادك و خلقك ...." كه تعبيري بسيار عجيب در مقام و مرتبت آنهاست، اما آنها هم هر چه از كرامات و مقامات دارند، همه باذن الله، و بالله است و اگر اذن تكويني خداوند نباشد، هيچكس چيزي ندارد، حتي ائمه عليهم السلام. آنها گناه هم كه نمي كنند باذن الله و بالله است، و لذا استغفار مي كنند تا اين اذن تكويني در عدم ارتكاب گناه از آنها سلب نشود .

[كتاب حضرت آقا ص 44]




توجه به نکات زیر ما را به درک بیشتر پاسخ پرسش این تاپیک رهنمون می کند؛ توجه فرمایید:

1- توبه، یکی از عبادات بزرگ است. خداوند در قرآن مجید، مؤمنان راستین را چنین توصیف می کند:
«الصَّابِرينَ وَ الصَّادِقينَ وَ الْقانِتينَ وَ الْمُنْفِقينَ وَ الْمُسْتَغْفِرينَ بِالْأَسْحار (آل عمران/17)»؛
«آنان شکیبایند و راست گو؛ همواره اطاعت پیشه اند و انفاق گر و سحرگاهان، به استغفار می پردازند».

و در جای دیگر چنین می فرماید:
إِنَّ الْمُتَّقينَ في‏ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ
آخِذينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنينَ
كانُوا قَليلاً مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ
وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ (ذاریات/15تا18)؛
به يقين، پرهيزگاران در باغهاى بهشت و در ميان چشمه ‏ها قرار دارند،
و آنچه پروردگارشان به آنها بخشيده دريافت مى ‏دارند، زيرا پيش از آن (در سراى دنيا) از نيكوكاران بودند!
آنها كمى از شب را مى خوابيدند،
و در سحرگاهان استغفار مى ‏كردند،

بنابراین آیات، قرآن مجید توبه را عمل بهترین مؤمنان و شب زنده داران معرفی کرده است.

قرآن کریم از سوی دیگر، همه مؤمنان را به توبه فرا خوانده و می فرماید:

وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (نور/31)
و همگى بسوى خدا بازگرديد اى مؤمنان، تا رستگار شويد!

«إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ (بقره/222)
خداوند، توبه‏ كنندگان را دوست دارد، و پاكان را (نيز) دوست دارد.».

از آنچه گذشت، روشن می شود که در نگاه قرآن، اساساً توبه، عمل پارسایان و مؤمنان و عبادتی است که همه ایمان آورندگان، به آن دعوت شده اند و انجام دادن آن، گشاینده درهای رحمت الهی و یکی از مهم ترین عوامل قرب و وصال معبود است.

آری، اگر به حقیقت توبه نظر کنیم، آن را زیباترین جلوه خضوع و خشوع و اظهار تذلل و زاری و اعتراف به قصور و تقصیر بنده ای بی نهایت کوچک، در برابر آفریدگاری بی نهایت بزرگ می یابیم.

از این رو، شایسته است که اولیای الهی، بهتر و بیشتر از همگان، این دعوت الهی را لبیک گویند و در تمام حالات خود، بر توبه و استغفار مداومت ورزند تا به این وسیله به فیض قرب الهی نایل شوند.

2- استغفار و توبه، دارای مراتب و درجاتی متناسب با عاملان آن است. توبه گنه کاران، توبه از گناه می باشد و توبه اولیاء توبه از پرداختن به غیر خدا و توجه به غیر حق است.

3- توبه و استغفار اولیای الهی و معصومان، مرتبه ای بالاتر از اینها دارد. آنان چون مستغرق در ذات جمیل الهی اند و توجه به مقام ربوبی (کمال مطلق) دارند، وقتی به خود و اعمال خویش می نگرند، آنها را در برابر عظمت بی منتهای الهی، بسیار کوچک و ناچیز می بینند.

4- در حدیث نبوی، چنین آمده است:«انه لیغان علی قلبی و انی أستغفر الله فی کل یوم مائة مره(مستدرک الوسائل/ج5/ص320) ؛ گاهی بر دلم غبار می نشیند و من هر روز، هفتاد بار از خدا آمرزش می خواهم».

امام خمینی در شرح این حدیث می نویسد:«اولیای خدا، همواره انقطاع به سوی خدا دارند؛ ولی به جهت مأموریت الهی خود، گاه به ناچار در مرآت عالم کثرات، توجه به حضرت حق می کنند و همین نزد آنان کدورت محسوب شده و برای زدودنش، استغفار می کنند. امام سجاد(ع) است که مناجات هایش را شما می بینید و می بینید چطور از معاصی می ترسد...

مسأله غیر از این مسائلی است که در فکر ما یا در عقل عقلا یا در عرفان عرفا بیابد...

از گناه خودشان گریه می کردند تا صبح، از پیغمبر گرفته تا امام عصر(عج)، همه از گناه می ترسیدند. گناه آنها، غیر از این است که من و شما داریم؛ آنها یک عظمتی را ادراک می کردند که توجه به کثرت، نزد آنها از گناهان کبیره است...

آنان در مقابل عظمت خدا، وقتی که خودشان را حساب می کنند، می بینند که هیچ نیستند و هیچ ندارند. واقع مطلب، همین است؛ جز او کسی نیست و چیزی نیست...

و از این که حضور در مقابل حق تعالی دارند و مع ذلک دارند مردم را دعوت می کنند، از همین، کدورت حاصل می شده». (صحیفه امام/ج20/ص268و269)

5- استغفار برای اولیای الهی، جنبه دفع و برای ما، جنبه رفع دارد؛ یعنی ما استغفار می کنیم تا لغزش هایمان بخشیده شود و آنان استغفار می کنند تا نلغزند و اصلا گناه به سراغشان نیاید. آن بزرگان با توبه و عبادت و اطاعت، درجات عصمت خویش را شدت می بخشند. از این رو، استغفار و توبه، در بالا رفتن درجات معنوی و پایندگی عصمت آنان، دخالت دارد.

6- توبه و استغفار و استغاثه دائمی پیامبر(ص) در پیشگاه خدا، بالاترین نقش عملی را در تربیت امت دارد و به دیگران می آموزد که چگونه در پیشگاه خدا به توبه، تضرع و انابه بپردازند و به جهت پاره ای از اعمال نیک، مغرور نگردند.